×

دورهمی های زیرکرسی به چله نشینی فضای مجازی رسید

  • آذر ۳۰, ۱۳۹۶
  • ۰
  • امروزه دیگر خبری از کرسی که مادربزرگ آن را با پارچه های رنگ به رنگ تزیین می کرد و ظرفی از تخمه و بادام و کشمش و دیگر تنقلاتی که از تابستان در انبار برای شب یلدا مخفی کرده بود نیست.   به گزارش نیساخبر“یلدا کاری به گرانی و ارزانی ندارد و هر سال مانند […]

    دورهمی های زیرکرسی به چله نشینی فضای مجازی رسید
  • دورهمی های زیرکرسی به چله نشینی فضای مجازی رسید

    امروزه دیگر خبری از کرسی که مادربزرگ آن را با پارچه های رنگ به رنگ تزیین می کرد و ظرفی از تخمه و بادام و کشمش و دیگر تنقلاتی که از تابستان در انبار برای شب یلدا مخفی کرده بود نیست.

     

    به گزارش نیساخبر“یلدا کاری به گرانی و ارزانی ندارد و هر سال مانند میهمانی به موقع و سر ساعت در بزمی که برایش به پا می‌کنند حاضر می‌شود و با بزرگ و کوچک و زن و مرد هم‌نشین می‌گردد تا باز خاطرات خوبی را به جا بگذارد، بزمی که امروزه به دلیل هجوم یک سری از عقاید و ظاهرسازی ها اندازه‌ای کمرنگ تر شده و شور و اشتیاق دور هم بودن مردم را تحت الشعاع قرار داده است.

    در این روزها یکی به دنبال خرید آجیل چند هزار تومانی و دیگری به فکر تدارک غذاهای جور وا جور و آن دیگری به دنبال هندوانه مربعی شکل برای تزیین مراسم شب یلدا است، بماند که عده ای نیز به دنبال رزرو بهترین هتل ها و رستوران ها برای برگزاری این مراسم هستند.

    هندوانه مربعی

    گویا یادمان رفته که یلدا را بدون هندوانه های مربعی شکل و آجیل های تزیین شده هم می توان گذراند. یادمان رفته یلدا بهانه با هم بودن است و دیدار دوستان و تزیین هندوانه و انار و طبقی از میوه های رنگارنگی که با هزینه های بس سنگین تهیه شده ارتباطی با آیین این مراسم ندارد.

    دیگر از کرسی و سماور ذغالی مادربزرگ خبری نیست.کشمش و انجیر مادربزرگ جای خود را به پرتقال تامسون و آناناس و موز دادند.

    کرسی های شب یلدا

    کرسی ای که مادربزرگ آن را با پارچه های رنگ به رنگ تزیین می کرد و ظرفی از تخمه و بادام و کشمش و دیگر تنقلاتی که از تابستان در انبار برای شب یلدا مخفی کرده بود، بر روی آن می گذاشت و همه افراد فامیل به دور کرسی می نشستند و به حرفهای پدر بزرگ گوش جان می سپردند.

    در بین مردم ایران زمین اگرچه هنوز در ضمیرشان بر جای مانده که در این به اصطلاح بلندترین شب سال که در لرستان به آن شب چله هم می گویند باید افراد خانواده گرد هم آمده و آجیل و شیرینی بخورند و آنهایی که مزاجشان گرم است خنکی چون هندوانه و آنهایی که سرد مزاجند گرمی مانند خرما، انجیر و… بخورند تا طبع و مزاجشان برگردد.

    با حرف و خاطره و تفال به حافظ تا نزدیکی سحر و گاه تا زمان طلوع آفتاب بیدار بنشینند تا برآمدن آفتاب و تولد خورشید را تماشا کنند. رسمی که در غبار، رنگ باخته و نام و نشان خود را از دست داده و آیینی و رسومی که صدا و سیمایش در هیاهو زندگی این روزهایمان به سختی دیده و شنیده می شود.

    شب یلدای سنتی

    به هرحال چه خوشمان بیاید و چه نیاید، کرسی نشینی و فرهنگ آن، رنگ و بوی خودش را کاملا از دست داده و این روزها شاید نامش هم به گوش جوانان غریبه بیاید.

    هرساله بر تجملات و زرق و برق این مراسم افزوده می شود و آن که غنی است بیخیال از فقر و نداری و بی توجه به هزینه های بالای این تجملات سوار بر ماشین چندصد میلیونی خود به قنادی می رود و چند کیلویی از بهترین شیرینی ها را سفارش می دهد و چندین قلم آجیل آن هم با مبلغی بس سرسام آور می خرد تنها به این علت که در این شب جلوی کسی کم نیاورد، اما غافل از اینکه کودکی در آن سوی شهر در حسرت یلدا، شب را به صبح می سپارد.

    اکنون یلدای این سال های ما با یلدای سال های دور بسیار تفاوت دارد. شبهایی که پدر بزرگان و مادر بزرگان مان برای زنده نگه داشتن آیین ها و رسوم به دور از هرگونه دغدغه و نگرانی دور هم جمع می شدند و از هرجایی سخن می گفتند اما در زمان حال شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه به گونه ای است که پاسداشت این مراسم ها برای برخی رفع تکلیف است و اما گروه دیگر همچنان بر طبل شادی می کوبند.

    آجیل شب یلدا

    این روزها شرایط اقتصادی آنقدر بد است که اگر پدری مجبور باشد انار و هندوانه ای بخرد تنها بدلیل این است که شرمنده بچه هایش نباشد. پدری که چاره ای ندارد جز اینکه حقوق ماه بعدش را زودتر از صاحب کارش بگیرد تا در این شب شرمنده خانواده خود نباشد.

    امروزه رسانه ها بیش از هر منبعی دیگر تجمل گرایی را تبلیغ می کنند و از چند شب به یلدا مانده در پی تبلیغات خود هستند حال این رسانه هر چه که باشد از تلویزیون گرفته تا ماهواره و گوشی های تلفن همراه که این روزها نقش پررنگی را در میان افراد بازی می کنند.

    شب یلدا در فضای مجازی

    بچه ها همان شب یلدایی را از پدر و مادر خود می خواهند که تصویرش را در جعبه جادویی تلویزیون و برنامه های رنگارنگش دیده اند. یلدایی که جایی در خانه آنها ندارد و بیشتر به یک نوع خیال برایشان شبیه هست تا واقعیتی عینی و ملموس. یلدایی که حتی یک قلم از انواع تنقلات خوش آب و رنگش را هم شاید سالی به دوازده ماه به خواب هم ندیده باشند.

    یلدای این کودکان نه از جنس آن شب یلداهایی است که مجریان خوش خنده تلویزیون در کنار شومینه و آجیل های مرغوب و میوه های درشت و آبدار به تصویر می کشند بلکه یلدای آن ها همان دستان پدری است که از زور کار پینه بسته و از شدت شرمساری تا ساعاتی از شب به خانه نمی رود تا مبادا نگاه اهالی خانه آویزان نگاهش شود و از او طلب آجیل و میوه یلدا را بکند؟ شهر بی قواره ما تا دلت بخواهد از این پدرها دارد.

    سفره یلدا

    از همه اینها گذشته این روزها بازار میوه و آجیل فروشی ها حال و هوای خاص خود را دارد و برخلاف سرمای زودهنگام زمستان که در اواسط پاییز خودی نشان داده، گرم گرم است صدای میوه فروش چاقو به دستی که با صدای «هندونه ببر به شرط چاقو» به گوش می رسد.

    وقتی به قیمت میوه و آجیل و اقلام شب یلدا برمی خوریم و ناخودآگاه یاد حرفهای مسئولین می افتیم که دم از مبارزه با گرانفروشی می زنند و مدعی عدم افزایش قیمت اجناس در این روزها هستند، خنده تلخی بر گوشه لب نقش می بندد.

    در حالی که آنها مدعی هستند نهایت قیمت هندوانه که گل سر سبد میوه های یلدایی است که غالب آنها از کیفیت پایینی از لحاظ رنگ و طعم برخوردار هستند هزار و ۵۰۰ تومان می باشد اما هندوانه را کیلویی سه تا چهار تومان هم در سطح شهر ما می فروشند.

     این روزها مراسم های ایرانی با آداب و رسوم سنتی فراموش شده اند و ابزار و وسایل دیگر جایگزین آن هم شده اند. انگار از شب یلدا آنچه به شکل پر رنگ باقی مانده تنها همین هندوانه، انار و آجیل و پرخوری است آن هم نه برای همه اقشار جامعه. حالا بماند که برخی از ما جوانان خانواده، میهمانی این شب را به اصطلاح می پیچانیم و یا سرگرم گوشی و فضای مجازی می شویم و یا با دوستانمان دور هم جمع می شویم.

    بازار یلدا

    مشکلات اقتصادی و فرهنگی، اضطراب های اجتماعی که شادی را می کشد و روزمرگی ها و گرفتاری های روزانه مهم ترین دلیل تکراری شدن برنامه های ایرانیان در شب یلداست و جشن شب یلدا در میان شلوغی های شهرمان کمرنگ شده و جمع و شب نشینی ها کوچک تر و دغدغه ها پررنگ تر و بزرگتر.

     به  راستی ریشه این تشریفات و تجملات در چیست و چرا باید وضعیت به گونه ‌ای باشد که برخی از پدران و مادرانی در اطراف ما باشند که از رسیدن شب یلدا واهمه داشته باشند و بترسند از اینکه به دلیل مشکلات اقتصادی شرمنده فرزندان خود شوند؟

      چرا باید با متمدن شدن آدم‌ها فرهنگ و سنت‌های نیک پسندیده در جامعه فراموش شود، آیا معنی متمدن شدن و مدرنیته شدن به معنی نفی سنت‌های زیبا و پسندیده قدیم است؟

    منبع:سفیرافلاک

     گزارش از : اکرم دالوند

     

    انتهای پیام/

     

      نام شما (الزامی)

      ایمیل شما (الزامی)

      موضوع

      پیام شما

      برچسب ها

      نوشته های مشابه

      دیدگاهتان را بنویسید

      نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *