×

یادداشت/انقلاب اسلامی میراث دار هزاران تمدن

  • کد نوشته: 7585
  • بهمن ۱۵, ۱۳۹۶
  • ۰
  • در تمامی انقلاب ها مهم ترین بخش انسانی است که همواره وضعیت گذشته خود را با شرایط کنونی مقایسه و حتی ناهماهنگی در کهن الگوهای تمدنی ،مذهبی و فرهنگی را درک میکند و این فهم موجب ایجاد نوعی تضاد و آزردگی خاطر میشود!گاه تصور اینکه قوانین مثبت حاکم بر جامعه نیز خودبعضا میتواند چنین نارضایتی […]

    یادداشت/انقلاب اسلامی میراث دار هزاران تمدن
  • در تمامی انقلاب ها مهم ترین بخش انسانی است که همواره وضعیت گذشته خود را با شرایط کنونی مقایسه و حتی ناهماهنگی در کهن الگوهای تمدنی ،مذهبی و فرهنگی را درک میکند و این فهم موجب ایجاد نوعی تضاد و آزردگی خاطر میشود!گاه تصور اینکه قوانین مثبت حاکم بر جامعه نیز خودبعضا میتواند چنین نارضایتی ایجاد کند دور از انتظار نیست و در صورت نبودن سازکاری برای تخلیه انرژی های ناشناخته اجتماعات انسانی خود میتواندعامل نا آرامی و بعضا شورشهای اجتماعی گردد.


    ایران که خود عرصه پهناور اندیشه ها و محل تلاقی بزرگترین تمدنها در طول تاریخ بود و میانی ترین یا به تعبیری تاریخی پل ارتباطی غرب وشرق و حساسترین بخش زنجیره فرهنگ و تمدن در جهان را تشکیل میداد و همواره نگاه سایر ملت ها را به خود جلب مینمود.

    زیگرید هونکه (۱۹۹۹-۱۹۱۳)در کتاب هدایایی برای مغرب زمین اینگونه مینویسد:
    دانشمندان اسلامی میراث علمی ملل متمدن تاریخ باستان به ویژه ایرانیان و یونانیان را از دستبرد حوادث محفوظ داشته و از دخمه های غبار گرفته تاریخ بیرون کشیده از نابودی حتمی نجات بخشیدند .

    مولف کتاب اشاره میکند : در زمانی که غرب در سیاهی جهل دست و پا میزد دانشمندانی همچون خوارزمی ، ابوریحان بیرونی ، رازی ، ابن سینا،خیام ، و دهها و صد ها چهره دیگر در ایران حضور داشته اند و صریحا اعلا م میدارد سهم ایران در میان ملل دیگر در فعالیتهای علمی و ادبی و هنری چشمگیرتر بود و این خود در حالی است که پیش از اسلام نیز ایران خود جزء پایگاه های تمدنی در جهان میباشد.
    اینچنین کشوری را بدون شک باید میراث دار هزاران تمدن دانست.
    پیش از انقلاب اسلامی برای ملتی که در طول تاریخ خود کانون تفکر و تمدن و از موحدان و یکتا پرستان بود چنانچه برنامه علمی و عملی تمدنهای بزرگی را پی ریزی کرده و بر شانه های فرهنگی ایستاده که خود از میراث داران تمدن جهانی و محل تلاقی هزاران دستاورد بشری از علوم مختلف بود. تحمل وابستگی های همه جانبه و نبود استقلال فکری و عملی ، از سوی رژیم پهلوی را نمیتوانست تحمل نمایند.

    مردمان سرزمینی که تراکم دانش و میل به پیشرفت را در خود احساس میکردند و میدانستند هر روی سالم ترو کامل تر از گذشتگان شان هستند.
    با حرکت بزرگ مردمی برای تغییر این سرنوشت ،در بهمن ۱۳۵۷ انقلابی را رقم زدند که برای هیچ یک از مردم شناسان و جامعه شناسان آن زمان قابل هضم نبود.
    از جمله اندیشمندانی که برای درک این واقعه در زمان انقلاب اسلامی به ایران سفر کرد میشل فو کو بود که‌ از( ۲۵ شهریور تا دوم مهر ۱۳۵۷ و از ۱۸ تا ۲۴ آبان ۱۳۵۷ ‌)دو بار به ایران سفر کرده . و در ادامه کتابی با عنوان «ایران روح یک جهان بی روح» منتشرنمود.

    او در این کتاب چنین میگوید: بسیاری از ارکان و ضروریاتی که صرفا در سایر انقلابهای جهان به چشم میخورد در انقلاب اسلامی ایران دیده نمیشود به ویژه اینکه خبری از مبارزات طبقاتی سازماندهی شده و یا جبهه بندی اجتماعی و دینامیک سیاسی (طبقه پیشرو ) نبود . میتوان گفت انگیزهای اقتصادی صرفا موتور محرک این اراده جمعی برای تغییر نبود و عامل پیروزی ملت در مقابل شاه و دلارهای نفتی و ارتش مجهز او را باید در اسلام تشیع جستجو کرد.

     سوال اینجاست چرا مکتب تشیع تکیه گاه اصلی چنین انقلابی میشود !؟

    باید گفت که مکتب تشیع در طول تاریخ همواره یک جنبش اعتراضی بوده که ریشه های درخت آن از چشمه نهضت عاشورای سال ۶۱ هجری حسین ابن علی علیه السلام سیراب شد.

    همانطور که میدانید (اندیشمندان جهان متفق القول مذهب را روح یک جهان بی روح میدانند)
    هر چند از نگاه تعدادی دیگر از صاحبان فکر گاه مذاهب نامتعارف که دست ساخت بشر بوده خود ابزار دست ستمگران و جباران تاریخ شده و از طریق آن قوانینی بر علیه ملتها وضع میکردند. که میتوان به درستی این تفکر اشاره کرد!!

    اما سوال دیگری وجود دارد که اندیشمندان کدام مذهب را مدنظر دارند؟؟
    باید گفت؛در عین حال که مذاهب الهی که ریشه در وحی والوهیت داشته اند مذاهب حقیقی هستند که رنج دینی و عقیدتی را برای جامعه یک رنج واقعی و یک اعتراض حقیقی میدانند و این چنین مذهبی خود سازنده تمدنها و قوانین اجتماعی منطبق بر زمان شده و سنگ بنای رشد انسان ها است.
    همه روشنفکران به این واقعیت معترف هستند کهاکثر مکاتب و انقلابها در جهان امروز در این راه ناکام مانده اند !! مگر آن زمان که از رنج انسان کاسته اند و پیش از هر چیز ؛
    ابتدا او را هر چه بیشتر با حقیقیت آشنا کرده تا زمینه درک حقایق بزرگتر و سرنوشت ساز تر در او شکل بگیرد.
    دوم تلاش و همت خود را را برای کاهش درد و رنج انسان بکار گرفته در حالی که خود درک درست و لازم از درد ها و آلام بشری دارند.
    و سوم دعوت به نیکی و نیکو کاری در حالی که خود به اصول اخلاقی و فضیلتهای الهی و انسانی آراسته و پایبند هستند و در این راه از هر چه سودمند است از علم , فلسفه , هنر و موسیقی هر آنچه خیر موجود در فضای سرزمینی یک کشور است بهره برده اند.

    ?نبود سه ویژگی گفته شده در ساختار نظام جهانی و یا ضعف آن در انقلابهایی که در جهان رخ داد و ترویج فرهنگ مصرف گرایی ،اشرافی گری و بی بندو باری موجب شکست اکثریت این انقلابها گردید.

    ✅آری ملتی که خود در گذشته از عوامل شکوفایی و حیات دوباره تمدن انسانی بود امروز با تاثیر از تفکر اسلامی مکتب تشیع قدم در راه نجات انسان نهاد چرا که میدید پول و قدرت سردمداران و مستکبرین جهان با دو دست لرزان، ناتوان از حفظ و نگهداری انسانیت و تمدن انسانی است.
    و انقلاب اسلامی بهمن۱۳۵۷ آغاز این راه است …

    ✍️✍️صادق امیدی راد

      نام شما (الزامی)

      ایمیل شما (الزامی)

      موضوع

      پیام شما

      برچسب ها

      نوشته های مشابه

      دیدگاهتان را بنویسید

      نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *