انتخابات در نظام جمهوری اسلامی مظهر اقتدار و بالندگی یک ملت است و در این راستا شروطی وجود دارد.

۱_ درصورتی‌که سکان اقتدار را به فردی که خداباور و از ایمان بالایی برخوردار باشد بسپاریم؛ به جهت اینکه افراد ضعیف نفس و ضعیف الایمان شکست خود را به عدم نصرت الهی نسبت می‌دهند، برای رسیدن به قدرت وعده می‌دهند و هیچ‌گاه به تعهدشان پایبند نیستند و همواره عدم موفقیت خود را دیگران مقصر می‌دانند.

چنین افرادی نمی‌توانند خواسته‌های یک ملت را به منصه ظهور برسانند مخصوصاً در این برهه از زمان که بیشتر قشر ضعیف جامعه درگیر مشکلات معیشتی هستند تا دیروز همین افراد چپاولگر هشت سال با وعده‌ووعید باروح و روان مردم بازی کردند معیشت آن‌ها را گروگان گرفتند.

امروز همین افراد به‌عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هنگام ثبت‌نام و اشک تمساح ریختند و با بغض در گلو و با شانه خالی کردن از وظیفه‌ اصلی خود که همان رسیدن به مشکلات مردم است دوباره برای هشت سال دیگر از در نفاق و فریب آمدند.

۲_ نگاه جامع به دغدغه‌های مردم داشته باشد؛ لذا کسانی که بانیان وضع موجود هستند و همه‌چیز را به برجام گره زدند نمی‌توانند به توانمندی‌های این جوانان تکیه و داعیه‌ی تغییر و به سامان رساندن مشکلات عدیده مردم باشند.

۳_ مبارزه با فساد از بن دندان قبول داشته باشد. لذا کسانی در موضوع خصوصی‌سازی برای نمونه هفت‌تپه را به بهای ناچیز فروختند و هزاران کارگر را سردرگم نمودند و نزدیک‌ترین افرادشان آلوده به فساد و رانت و چشم طمع و بیت‌المال را ملک شخصی خود به‌حساب آورد چطور می‌تواند داعیه‌ی مبارزه با فساد داشته باشد.

۴_ با مردم صداقت داشته باشد؛ گذشته او ملاک است برای انتخاب لذا آن‌کسی که با شعارهای مردم‌فریب هشت سال نفر دوم قوه مجریه بوده چطور می‌تواند مردم را از این بحران اقتصادی نجات دهد درحالی‌که در زمان همین فرد قیمت‌ها از مسکن گرفته تا نان مردم ۵۰۰ برابر گران شده است، یقیناً با انتخاب این فرد قیمت دلار به ۱۰۰ هزار تومان خواهد رسید آخر این جماعت غرب‌گرا همه‌چیز را به دلار گره زدند یا اینکه آن آقایی که رئیس قوه مقننه بود در زمان ایشان برجام را ظرف بیست دقیقه تصویب کردند آیا چنین افرادی صلاحیت تصدی ریاست جمهوری دارند؟ اصلاً این افراد با چه رویی در انتخابات ۱۴۰۰ ثبت‌نام کردند؟

انتهای پیام/