بازیگران این جنگ در مرحله اول دولتها و بعد سازمانها و نهادهای امنیتی هستند. فضای مجازی، سرورها، کامپیوترها، گوشیهای همراه و هرگونه ابزار هوشمند در کنار هکرها و نفوذیهایی که تسهیلگر حمله سایبری هستند، به عنوان تسلیحات جنگ سایبری شناخته میشوند.
از مهمترین اهداف جنگ سایبری، مختل کردن خدماترسانی دولتها و نشان دادن بیکفایتی آنها در امور اجرایی و امنیتی است. در این مواقع با یک برنامهریزی دقیق و پیشبینیشده، علاوه بر حمله سایبری، جنگ روانی نیز شکل میگیرد و رسانههای همسوی دولت متخاصم، به شکل هدفمند، دولت مرکزی را آماج حملات روانی و رسانهای خود قرار میدهند. این امر مقدمهای برای حملات بعدی سایبری میشود، چرا که یکی از ویژگیهای حملات سایبری پیوستگی و دومینوشکل بودن حملات است.
دولت مرکزی در چنین مواقعی نباید در مقابل موجسواری رسانههای دشمن سکوت کند. بهترین کار در این شرایط، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی دقیق و سریع به مردم و ایجاد حس آرامش در اذهان عمومی است.
از طرفی دولت متخاصم اگر در حمله سایبری به دادهها و اطلاعات خاصی دست یافته باشد، در موج بعدی حمله، آن را منتشر میکند؛ در غیر این صورت حمله سایبری بعدی را آغاز میکند. پیشبینی انتشار اسناد و دادهها یا ایجاد حمله دیگر – و زمانبندی آن – پیش از شروع موج اول حمله شکل میگیرد.
ایران و اسرائیل، جنگ سایبری خود را ۱۰ سال است شروع کردهاند، مصادیق آن انتشار اسناد جاسوسان اسرائیلی، ایجاد اخلال در سامانه آبرسانی و گازرسانی حیفا و تلآویو و آخرین آن، حمله به سامانه سوخت سازمان پخش فرآوردههای نفتی کشورمان است. چنین حملاتی، نگرانی ندارد و با چند روز صبر و حوصله خدماترسانی به روال سابق خود باز خواهد گشت. جذابیت حملات سایبری برای دولتها هزینه کم آن به نسبت جنگ سخت، تلفات انسانی بسیار کم و موج گسترده آن است.
دولتها باید پیشبینی حملات سایبری و زیرساختهای جایگزین برای زمان وقوع حملات سایبری را انجام دهند. به عنوان مثال، وجود خودروهای دوگانهسوز و خدماترسانی جایگاههای عرضه CNG، از مصادیق کاهش یافتن موج حمله است که در کشورمان این نوع خدماترسانی بخوبی و با مدیریت صحیح انجام شد، البته در صورت وجود خودروهای هیبریدی و برقی، موج این حمله به مراتب کاهش مییافت.
از طرفی مدیریت رسانهای و آگاهیبخشی و درخواست حکومت مرکزی برای صبر و حوصله و ایجاد مزایای مختلف برای متضرران نخستین مرحله پدافندی جنگ سایبری است. آنچه در صداوسیما برای آگاهیرسانی به مردم انجام شد، نشاندهنده مدیریت صحیح رسانه ملی و آمادگی برای انواع حملات سایبری است.
چنین عملکردی قابل تقدیر و در عین حال در شرایط مشابه لازم است. مرحله بعد، تسریع در برطرف کردن مشکل به وجود آمده، مدیریت عملیات رسانهای دشمن و اطلاعرسانی دقیق در داخل کشور است. در نهایت پاسخ متناسب با این حمله برعهده حاکمیت و دولتمردان است که چنین موضوعی دور از انتظار نیست.
به نظر میرسد ایجاد اختلال در جایگاههای بنزین، آخرین حمله سایبری دشمنان نخواهد بود. آنچه مهم است، پیشگیری از وقوع تنش و نگرانی میان مردم در چنین شرایطی است که جمهوری اسلامی ایران با سربلندی توانست آن را مدیریت کند.