بیشتر افراد جامعه را نیروی جوان تشکیل میدهد و این نیروی جوان در شرایطی است که تبلیغات منفی بیگانگان برای تهی کردن جوانها از مذهب و فرهنگ خودی، سیر تصاعدی داشته و آنان را دچار بحران هویت و از خود بیگانه میکند، لذا ضروری است به بررسی جوانب بحرانها وشاخصهای بحرانساز و هویتساز پرداخته شود، تا جوانان و حتی سنین دیگر دچار بازخوردها وپیامدهای منفی بحران هویت به ویژه هویت دینی و مذهبی نشوند.
به گزارش نیساخبر هویت عبارت است از، تصور یا شناخت ما از خویش در برابر دیگران. هویت ایرانی قبل از ظهور اسلام، هویتی دینی و آمیخته با اساطیر است. روایتی از این هویت را در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی میتوان دید. ایرانی بودن به اصطلاح ماکس وبر، یک تیپ ایدهآل یا الگوی ذهنی است که تنها با بینش و بصیرت جان میتوان احساس کرد؛ نه با حس بینایی و دیداری دو گانه. در فرهنگ ما، اسلام به مسئله خود شناسی که یکی از مهمترین رموز پیروزی و موفقیت است، توجه فراوان داشته است. امام علی(ع) در این زمینه میفرمایند: برترین شناخت، این است که انسان خودش را بشناسد. لذا طرح مبحث بحران هویت، یکی از عوامل کلیدی در گسترش دامنه انحرافات اجتماعی، ازجمله بحران اعتیاد، طلاق، بزهکاری و انواع انحرافات اجتماعی میباشد. بنابراین هویت، نقلی است مستند از صفآرایی بیگانگان. هویت، هشداری است به سهلانگاران و سخن ما در این برهه حساس که مقام معظم رهبری آنرا شبیخون فرهنگی مینامند که رعایت و توجه به آن برای ما چیزی جز ادای تکلیف نیست. استاد علامه مطهری نیز مهمترین عامل هویتیابی ایرانیان، گرایش آنان به دین اسلام و مذهب میداند. بنابراین با توجه به گردآوری اطلاعات، این سؤال مد نظر است که هویت مستقل دینی و ملی چیست؟ هویت دینی و ملی نسل آینده چگونه خواهد بود؟ با عنایت به حساسیت امر، هدف این یادداشت نیز پاسخ به سؤالات فوق و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر هویت دینی و ملی نسل آینده و ارائه راهکارها و راهبردهای مناسب از طریق نهادهای مختلف است.
*چیستی هویت از دیدگاه اندیشمندان جهان
در فرهنگ معین، هویت به معنای ذات باری تعالی، هستی، وجود، و آنچه موجب شناسایی شخص شود، آمده است.(معین، ۱۳۷۸) هویت به معنای حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد، اشاره شده است. به یک معنا هویت عبارت است از آنچه سبب تشخص و یا آنچه موجب شناسایی فرد میشود.(عمید،۱۳۷۴) بنابراین هویت عبارت است از مجموعه ویژگیها، شناسهها و الگوهای رفتاری اکتسابی که فرد، قوم، ملت و تمدنی را از دیگر اقوام، ملل و تمدنها متمایز میسازد. هویت از دیدگاه روانشناختی و جامعهشناختی همان، من واقعی منحصربهفردی که در طول زندگی کم و بیش یکسان باقی میماند، فرض میکنند. هویت در لغت به معنی همانی و به معنی شناسایی و همسان ساختن میباشد. هویت آن چیزی است که موجب شناسایی شخص یا چیزی میشود. یعنی مجموعه خصایل فردی و خصوصیات رفتاری که از روی آن، فرد بهعنوان عضو یک گروه اجتماعی شناخته شود و از دیگران متمایز گردد. «اریک اریکسون»، مورخ روانشناس، هویت را به عنوان یک فرایند قرار گرفته در درون فرد میداند. جیمز ای. مارسیا، هویت را یک موقعیت وجودی یا سازمانی درونی از نیازها، توانمندیها و ادراکات فرد از خود میداند. آنتونی گیدنز، به پدیده هویت در جامعه جدید توجه کرده است و بین هویت شخصی و اجتماعی تفاوتی قائل نشده است و معتقد است که هویت شخصی چون در جریان اجتماعی ساخته میشود خود نوعی هویت اجتماعی است (گیدنز، ۱۳۷۸) دورکیم، وجدان جمعی را مجموعه باورها و احساسات مشترک در بین حد وسط اعضای یک جامعه تعریف میکند.(آرون، ۱۳۶۴) لذا تعاریف هویت همان بازگشت به خویشتن است، نگاهی است به خود و بارور کردن ارزشهای خویش، نگرشی به درون و برون، هویت نقلی است مستند از صفآرایی بیگانگان و…
بنابراین هویت ملی از مقولاتی است که در قرن بیستم و بعد از شکلگیری سیاسی نظام بینالمللی قالب مفهومی خاص خود را پیدا کرد؛ هر چند که همواره یکی از مشغلههای ذهنی اندیشمندان ایرانی بوده است. هویت همان ویژگیها و مشخصاتی است که برای خود بر میشماریم و خود را با آن میشناسیم و به عبارت دیگر پاسخی است به سؤال من کیستم؟
*حفظ هویت ایرانی در تقابل با فرهنگها و تمدنهای دیگر
اصطلاح «هویت» دارای تاریخ طولانی میباشد و ریشه آن به معنای شناخت است. اما تا قرن بیستم کاربرد عمومی نیافته بود. تاریخ معاصر ایران را میتوان تاریخ چالش هویت ملی دانست؛ زیرا از دوران قاجار به بعد، بالاخص در نهضت مشروطیت، هویت ملی ایرانیان تحت تأثیر ورود اندیشههای جدید غربی و رشد ملیگرایی با چالشها و بحرانهای مهمی روبه رو شد. بنابراین، یکی از مسایل مهم جامعه و تاریخ ایران، حتی در طول ۲۵۰۰ سال گذشته، حفظ هویت ایرانی در تقابل با فرهنگها و تمدنهای دیگر بود. این مسأله در دوران معاصر، بخصوص در عصر پهلوی و آستانه انقلاب اسلامی شکل خاص خود را داشته است که از آن به بحران هویت یا چالشهای هویت ملی تعبیر می شود.
استاد مرتضی مطهری، به عنوان یکی از اندیشمندان و روشنفکران عصر پهلوی دوم و دوران شکلگیری انقلاب اسلامی، به طور یقین با مسأله هویت ملی سروکار داشت و آن را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد. استاد مطهری نیز مثل برخی دیگر از اندیشمندان، بحران موجود در هویت ملی معاصر ایرانیان را در ربط اسلامیّت، ایرانیّت و تجدد غربی میدانست؛ و لذا، به دنبال آن بود که تأثیر متقابل و اهمیت هر یک از این عناصر و مؤلفهها را بیان نماید. کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران نشان دهنده دغدغه بزرگ مطهری به مقوله هویت ملی ایرانی در عصر حاضر است. لذا در عصر حاضر، خودشناسی یکی از مهمترین رموز پیروزی و موفقیت است. ما با شناخت خود میتوانیم اسرار درونی و استعدادهای ذاتیمان را کشف و در مسیر پیروزی و کامیابی حقیقی به جریان اندازیم. در فرهنگ ما؛ اسلام به این مسأله توجه فراوان داشته است.
*هویت ملی؛ عناصر و مؤلفههای آن از دیدگاه استاد مطهری
طرح مباحث مربوط به هویت در سطح فردی و جمعی و عوامل و عناصر آن، به مثابه مقدمهای برای ورود به بحث هویت ملی در دیدگاه مطهری است. به عبارتی میان این سطوح هویت، نوعی پیوستگی انداموار وجود دارد. در شکلگیری و پیدایش هویت ملی عواملی چون؛ شکلگیری ملت و عوامل آن، نژاد، جغرافیا، زبان، سنتها از دیدگاه استاد مطهری مهم ارزیابی شدهاند. با ملاحظه دیدگاههای مطهری و نظر قرآن درباره عوامل سازنده ملیّت، به این نتیجه میتوان رسید که در بحث ملیّت و هویّت ملی باید به دین و مذهب تکیه کرد. در میان گرایشهای مختلف، هویّت ملی ایرانی، استاد مطهری در زمره علما و روشنفکران مذهبی است، که بر دو مؤلفه اسلامی و ایرانی هویّت ملی تأکید دارد. در نظر استاد مطهری، تعریف و ماهیّت هویّت ملی با تعاریف رایج محافل علمی تفاوت بارزی دارد. ایشان بر اهمیت و نقش مذهب به عنوان اصیلترین عنصر در هویّت ملی تأکید دارند و بقیه عناصر را در قالب دینی و مذهبی معنا و هویت میدهد؛ پس در نظر ایشان، عناصر غیر دینی نقش ثانوی دارند.
*ضرورت شناخت هویّت ملّی ایرانی
بیشک شناخت هویت ملّی یک ضرورت و تکیه بر آن یک نیاز است. یکی از اصیلترین جنبشهای ناسیونالیستی که در تاریخ ایران شکل گرفت، بر محور ملّی شدن صنعت نفت و رشد نهضت ملّی بود که هم جنبه ضد استعماری و استقلالطلبانه داشت و هم جنبه ضد استبدادی؛ که از ایدهآلها و آرمانهای انقلابی سرچشمه میگرفت و توانست در دورهای همبستگی ملّی و هویت واقعی ملّت را در قالب این آرمان متبلور کند و ارزشهای انسانی و جهانی ملّت مسلمان ایران را به جهانیان بشناساند. البته این گونه حرکتها می تواند درشناخت هویت ملّی نقش تعیین کنندهای داشته باشد.(توسلی ،۱۳۶۹)
*هویت و نفوذ فرهنگی
شهید مطهری عامل توجه به خرافات و در نتیجه انحرافات مختلف راعدم تفکر و قوه تمیز انسانها میداند. بر این اساس، رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، فرهنگ و ارزشهای والا فرهنگی را که محصول نظام آموزش و پرورش است، هویت و روح یک ملت و بالاتر از اقتصاد و سیاست بیان فرمودهاند. نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی، زیربنای نفوذ در زمینههای دیگر را رقم میزند. با نفوذ فرهنگی است که میتوان پایه باورهای اجتماعی و مذهبی یک جامعه و در نتیجه هویت یک ملت را متزلزل کرد. به همین منظور همواره، با هجوم فحشا و خشونت در فضای مجازی، تسریع در تغییر و دگرگونی هویت دینی و ملی یک کشوری دو چندان خواهد شد.
*نقش آموزش و پرورش در شکلگیری هویت فردی
شهید مطهری در بحث نسبت عقل و علم، اشاره به توصیه اکید اسلام به علمآموزی و نیز چندین برابر به ایجاد قوه تفکر و تعقل نمودهاند. نبود «تفکر» و قوه «تمیز»، انسان را قائل به خرافات میکند و زمینه انحرافات اخلاقی و در نتیجه تغییر هویت را ایجاد میکند. به تعبیر مقام معظم رهبری، سنگ زیربنای توسعه کشور، آموزش و پرورش است. درباره ی مفهوم آموزش وپرورش باید درنظر داشت که آموزش و پرورش منحصربه افراد، زمان، مکان، یا عمل خاصی نیست. یعنی به طور مشخص آموزش و پرورش منحصر به مدرسه، کودکان، یا آموزش دروس خاصی نیست، بلکه آموزش و پرورش برای همه و در هر زمانی و هر مکانی است. گرچه اهداف معلمان فراتر از اندیشه و تفکر ماست. اما به طور عمده میتوان از جمله اهداف عمده معلمان را تربیت سالم فرزندان جامعه و ترقی جامعه ذکر کرد ولی عموماً معلمان کوشش میکنند، هرچه زود تر و سریعتر فرزندان جامعه را علاوه بر تفکر سالم و هویت ملی، به فیض و کمال علم و دانش برسانند. معلم نمونه، بر دانشآموز خود نفوذ معنوی دارد. به هر میزان که کمالات معنوی و علمی معلم گستردهتر باشد، به همان نسبت نفوذش بیشتر خواهد بود. بنابراین مبدأ هر دگرگونی؛ سیاسی، فکری، فرهنگی و هویتی در شاگردان، همین نفوذ معنوی معلم است.
*سخن پایانی…
با توجه به این که بیشتر افراد جامعه را نیروی جوان تشکیل میدهد و این نیروی جوان در شرایطی است که تبلیغات منفی بیگانگان برای تهی کردن جوانها از مذهب و فرهنگ خودی، سیر تصاعدی داشته و آنان را دچار بحران هویت و از خود بیگانه میکند، لذا ضروری است به بررسی جوانب بحرانها وشاخصهای بحرانساز و هویتساز پرداخته شود، تا جوانان و حتی سنین دیگر دچار بازخوردها وپیامدهای منفی بحران هویت به ویژه هویت دینی و مذهبی نشوند.
نویسنده: رضا آذری
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید