درخت جایگاه ویژه ای در فرهنگ بشریت دارد تا جایی که کتاب های زیادی در وصف این مخلوق زیبا نوشته شده است و شاعران زیادی حس خود را با درخت و جنگل به اشتراک گذاشته اند و چه شعرها که نسروده اند و پدران ما چه ضرب المثل ها با درخت ساخته اند و نجاران چه خانه ها و وسیله ها و درها ساخته اند با درخت، حتی عده ای بر این عقیده اند که در گذشته پرندگان آشیانه خود را بر بالای درختان می ساختند!
البته این نظریه موافقان و مخالفانی دارد و هنوز اثبات نشده است، به هر حال بگذریم درخت با هنر موسیقی هم رابطه نزدیکی دارد چرا که کمانچه و تنبک و سنتور و دهل از چوب درختان ساخته می شوند، رابطه درخت و دستگاه های آوازی مانند درخت و شاخه های آن است؛ چرا که اگر سایه درختان نبود هیچ کدام از چوپانان نمی توانستند در گرمای تابستان دوام بیاورد، ولی همین سایه درخت سبب شد تا چوپان با آرامش در زیر سایه آن با “نی” خود ساز بزند و هنجره به آواز گشاید و در دستگاه شور چند بیتی علی سونه بخواند.
علاوه بر انسان و پرندگان، حیوانات هم از درختان بهره برده اند مثلا سنجاب هم از میوه درختان می خورد هم در تنه درخت لانه درست می کند، البته علاوه بر کاربرد تامین نیاز های اولیه انسان و پرنده و حیوان، درختان نیاز های ثانویه موجودات را بر آورده کرده اند.
مثلا انسانها در پارک هایشان درخت می کارند و تفریح می کنند و پرندگان هم روی شاخه درختان قار قار می کنند و میمون ها هم روی درختان بازی می کنند و از این شاخه به آن شاخه می پرند.
ناگفته نماند از دیگر کاربردهای درخت کباب است یعنی عده ای برای خوردن کباب، درختان را قطع می کنند و می سوزانند، درخت پس از سوختن تبدیل به زغال می شود سپس زغال را در منقل ریخته و سیب زمینی در زیر زغال قرار داه و پس از ۴۰ دقیقه سیب زمینی برشته می شود و مهمان هایتان می توانند شام درست و حسابی میل کنند.
هرچند عده ای از درخت و زغال آن در راستای اهداف شوم استفاده می کنند مانند زغال قلیان و زغال منقل… که درختان از چنین سرنوشتی گله مندند.
البته درختان در امر آموزش و پرورش با این وزارت خانه هم قرار داد بسته اند مثلا تخته سیاه و میز و نیمکت و غیره از برکت این درختان سربه زیر است، شاید به ضرس قاطع گفت مهم ترین کاربرد درخت در آموزش و پرورش استفاده از” ترکه تنبیه ” آن است.
از دیگر کاربرد درختان “قطع برق” است شاید باورش سخت باشد اما واقعیت دارد، آورده اند در قدیم الایام در شهر الشتر یک وجب برف بارید و آب این شهرستان قطع شد و مردم علت را جویا شدند که متوجه شدند چون برق نیز قطع گردیده است سبب خاموش شدن پمپ آب شهر شده مسولین آن دیار از ترس قطع شدن گاز مردم، دست به اقدامی شگرف زدند و آن این بود که شورای بحران تشکیل دادند و درختان شهر محکوم به اخلال در روند خدمت به مردم شناخته شدند و همه درختان چنار چنان محکوم به قطع سر شدند به جرم قطع آب و برق و گاز و… که دیگر هیچ درخت چناری جرات نفس کشیدن و عمل فوتوسنتز پیدا نکرد. حکم درختان با چکشِ چوبی که از چوب خودشان بود تایید و سرشان با اره برقی قطع شد« گناه کرد در بلخ آهنگری، بریدند در شوش سر مس گری» باشد تا مایه ی عبرت درختان کاج و سرو و بید وسیب شود
از دیگر کاربردهای درختان پنهان شدن در پشت آن ها است
مثلا اگر مسولیتی که به ما سپرده اند انجام ندهیم می توانیم فرار کنیم و در پشت درختان قایم شویم، البته حواسمان باشد که درختان را قطع نکنیم چون دیگر جایی برای فرار و قایم شدن از مسولیت کارهای.. نداریم،
در ضرب المثل ها آمده است که “سر بی گناه تا پای دار می رود اما بالای دار نمی رود” تمام درختان شهر الشتر هم که جرمشان قطع شدن آب و برق و گاز و تعطیل شدن نانواهای شهر بود، تا پای دار رفتند اما بالای دار نرفتند چون خودشان دار(دار در زبان لری و لکی یعنی درخت) هستند و سرشان به تنشان می ارزد، هرچند عده ای گفتند سرشان به تنشان نمی ارزد و سر درختان را دم عیدی شانه کردند.
همه درختانی که از پایین شهر تا بالای شهر قطع شدند حقشان بود چرا که آب و برق و گاز و نان مردم را قطع کرده بودند درختان بلوط گرین فکر کرده اند در امانند اما زهی خیال باطل زیرا باخت پرسپولیس در دربی و ورود ریزگردها به اهواز و خشک سالی اخیر و بی کیفیتی پراید تقصیرش بر گردن همین درختان بلوط گرین است و مسولان شهرستانی و استانی در پی اجرای حکم برای این درختان مغرور بلوط و ارجن و حتی پنومه ها و ریواس های گرین هستند
راستی تنه درختان بی سر الشتر برای تیر دروازه به درد می خورد خواستید با کامیون بیاید ببرید
مهدی سلیمان نژاد
دیدگاهتان را بنویسید