به گزارش نیساخبر، این روزها و در شرایطی که کشور ایران در یک جنگ تمام عیار اقتصادی با دشمن شماره یک خود یعنی آمریکا قرار گرفته است، باید دید که دولتمردان چه اندازه این موضوع را اولویت خود دانسته و چه راهکارهای مقابلهای برای آن اتخاذ کردهاند.
برخیها در انتقاد به عملکرد دولت و به ویژه تیم اقتصادی آن معتقدند که هنوز هم دولتمردان به این باور نرسیدهاند که ایران در یک جنگ اقتصادی قرار گرفته و به این ترتیب خود را مهیای مقابله نکردهاند.
از طرفی منتقدان معتقدند که آشفته بازار این روزهای ارز و سکه و حباب کاذب قیمت در این بخش گواه بیتدبیری دولت است، به اعتقاد منتقدان دولت با مجال دادن به از هم گسیختگی هر چه بیشتر بازار ارز و سکه و رفتارهایی که اتفاقا التهابها را بیشتر میکند، به نوعی در حال خودزنی است.
از طرفی بیتوجهی دولت به بازارهای مطمئن کشورهای همسایه برای خرید و فروش و مبادله اقتصادی آن هم بدون نیاز به دلار به نوعی غفلت از ظرفیت و بستری است که اتفاقأ میتواند به ما در مقابله با نقشههای اقتصادی دشمن و شکست دادن آنها کمک کند.
همچنین خیلیها معتقدند رو راست نبودن دولت با مردم و عدم تشریح شرایط کشور در زمان جنگ اقتصادی حاکی از این است که دولتمردان خود این جنگ را نپذیرفته و کاملا درک نکردهاند.
در این باره با بهرام بیرانوند نماینده پیشین مردم بروجرد و اشترینان در مجلس شورای اسلامی به بحث و گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
با توجه به تلاش دشمن برای اعمال فشارهای شکننده اقتصادی، با چه شیوههایی میتوان مانع تحقق این نقشه شد؟
دشمن میکوشد که حواس ما را از داشتههایمان پرت کرده و با در اختیار گرفتن ارادهمان به نوعی ما را منفعل کند.
ما باید بپذیریم دشمنی داریم که ستاد جنگی تشکیل داده است به طوریکه حدود ۴۰۰ کارشناس وزارت خزانهداری آمریکا تنها بر روی موضوع ایران و اقتصاد آن کار میکنند؛ بپذیریم که ستاد جنگ دشمن امروز در وزارت خزانهداری آمریکا است و میخواهد از هر طرفی که میتواند، به ما ضربه بزند.
در این شرایط باید چه کار کرد؟
بر این اساس باید مبتنی بر یک استراتژی و با نگاه به حضور دشمن در عرصه برنامهای برای استفاده از داشتههای خودمان تدوین و اجرا کنیم و بدانیم عمده مشکلاتی که در داخل کشور داریم، با اتخاذ تدابیر خاص برای زمانهای خاص قابل حل است.
به این ترتیب اولأ باید مواظب باشیم که عدهای سودجو توسط دشمن یا التهاباتی که در فضا وجود دارد، تحریک نشوند و بعد هم تصمیمات مدیران ما التهابات فضای اقتصاد را تشدید نکند.
با این وجود خیلیها منتقد عملکرد دولت در حوزه اقتصادی از جمله مقوله افزایش نرخ ارز و سکه هستند.
هیچ توجیهی ندارد که دولت به یک باره بیش از ۷ میلیون سکه را پیش فروش کند، البته نباید فراموش کرد برخی از مشکلاتی که اکنون رخ داده از قبل دیده و پیشبینی میشد.
از طرفی دولت با زبان تلخش در مقابل نقد منتقدان داخلی که میگفتند ادعاهای دولت در خصوص مذاکره و تعامل با آمریکا درست نیست، موضع گرفت.
همچنین به نوعی میتوان گفت دولت هنوز هم به طور جدی باور نکرده که وارد یک جنگ تمام عیار با کشوری شده که عمده اختیارات نهادهای بینالمللی با او است، چرا که آمریکا رژیمهای حقوقی، نهادها و ساختارهایی را در دنیا ایجاد کرده که منافعش را تامین کنند تا بتواند از این طریق دشمنان را زمین بزند.
وظیفه دولت در این شرایط چیست؟
دولت باید اعتراف کند که دشمن در حال جنگ اقتصادی با ما است و از طرفی بپذیرد که وظیفه دفاع از مردم به عهده دولتی است که به آن رای دادهاند.
اما به نظر میرسد دولت هنوز کاملا این را نپذیرفته که وارد یک جنگ اقتصادی شده است که اگر بپذیرد، بایستی برای زمان جنگ با دشمن تدابیری داشت.
کدام دولت در زمان درگیری با دشمن به اسم ارز مسافرتی ذخایر ارزی کشور را تحویل عدهای میدهد که بروند خارج از کشور برای خوشگذرانی؟
البته آنهایی که برای تحصیل، تحقیقات علمی یا درمان به خارج از کشور میروند را مستثنی میدانیم، اما بعید میدانم یک یا دو میلیون نفر برای درمان بروند ترکیه و آنتالیا.
بر اساس آنچه که گفته شد، معتقدم بخشهای مختلف به ویژه بخش اشرافی هیأت دولت هنوز نپذیرفته که ملت ایران درگیر یک جنگ است و این میطلبد که مردم در انتخابات بعدی کسانی را انتخاب کنند که دردشان درد میانگین جامعه و مستضعفان باشد.
دولتی که دردش گشت ارشاد، عدم فیلتر تلگرام و کنسرت و موسیقی باشد، خیلی باید تلاش کند که وارد فضای جنگ بشود و با این اوصاف بعید میدانم دولت با این تیمش بتواند از این فضا عبور کند.
به نظر میرسد که اقتصاد و حل مشکلات اقتصادی اصلأ در اولویت بخشی از دولت نیست، اولویت برخی از سیاسیون ما هنوز و هنوز هم کوبیدن بر طبل فتنه ۸۸ است.
به این ترتیب در حالی جنگ ما در حوزه اقتصاد است که برخی از رجال سیاسی ما رفتهاند به دنبال موضوع آشتی ملی و رفع حصر و اینگونه واضح و روشن است که تعدادی از مدیران ما مطلقا دغدغه مردم را ندارند.
آقای ظریف که تقریبا همه بدنه دولت معطل نتیجه مذاکرات باخت اندر باخت او بودند، اخیرأ گناه را به گردن مردم انداخته و میگوید شما در خصوص برجام ناشکری کردید و فشاری که اکنون دشمن وارد میکند، عذاب است.
این حرف آقای ظریف را میتوان ادامه حرف رئیس جمهور دید که میگوید برجام را ما نیاوردیم بلکه خدا آورد، با این حساب لابد عذاب آمریکا را هم خدا میخواهد بیاورد.
اینها حرفهایی است که اصلا از سر هوشیاری گفته نشده است.
با این اوصاف فکر میکنید چه برنامههای مقابلهای برای ناکام گذاشتن اهداف جنگ اقتصادی دشمن پیش روی ما است؟
قانون اخذ مالیات که در مجلس قبل هم اصلاح شد، به دولت اختیار داده است که از سکه و طلا مالیات بگیرد و پایههای مالیاتی اضافه شود.
بر اساس این قانون میتوان گردش مالی افراد را در جامعه رصد کرد و روی افرادی که در حال اخلال در اقتصاد هستند، انگشت گذاشت.
اخلالگران اقتصادی و آنهایی که این روزها ارز و طلا می خرند و پنهان کرده و یا از کشور خارج میکنند، در بستر سیستم بانکی خودمان این کار را انجام میدهند.
کدام کشور در وضعیت جنگ اقتصادی اجازه میدهد که اخلالگران اقتصادی داراییهای مردم را چرخه اقتصاد خارج کنند، بنابراین مقابله با اخلالگران اقتصادی یکی از این شیوهها است.
موضوع جدی دیگر بحث کنترل نقدینگی است، چرا که وقتی نقدینگی بیحساب و کتاب وارد فضای اقتصادی شود، به هر سمتی که برود ویرانی ایجاد میکند.
مبحث دیگر این است که در موضوع برجام و تحریمها عدهای به مردم راست نگفته و مرتبأ گفتند که تحریم ها لغو شده است، در حالی که این اتفاق رخ نداده و امکان مبادلات بانکی ما با خیلی از کشورها وجود ندارد.
این اقدام برخیها در داخل به مردم میگویند که تحریمها لغو شده اما دشمن در خارج از کشور میداند که لغو نشده است، شبیه این است که کسی به اعتماد باز شدن چتر نجات از هواپیما میپرد، در حالی که چتر باز نشده است
باید پذیرفت که چتر تحریمها در مذاکرات با آمریکا و موضوع برجام باز نشد.
علاوه بر اینها باید راستش را به مردم بگوییم تا توقعات آنها با امکانات کشور هماهنگ شود، همچنین فراموش نکنیم که ملت ما ملت جنگ دیدهای است که در ۸ سال دفاع مقدس انواع فشارها را تحمل کرد.
البته آن روزها مدیران جامعه با مردم صادق بوده و آنها نیز پذیرفته بودند که باید در این دفاع جانانه شریک شوند.
اما حالا بخشی از مردم میبینند که دولت در بیان اخبار و تحلیل شرایط روش دیگری را انتخاب کرده و آنها هم از آن تبعیت میکنند، در حالی که این رفتار دولت به نفع فضای اقتصاد ما نیست.
نقش بازار کشورهای همسایه را در عبور از تحریمهای اقتصادی چطور میبینید؟
کشورهای همسایه ایران نزدیک به ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت دارند و ۱۳استان ما با کشورهای همجوار هم مرز هستند، از طرفی در مبادلات با این کشورها نیازی به دلار نداریم.
به عبارت بهتر میتوانیم از طریق بازار ۴۰۰ میلیونی کشورهای همسایه بسیاری از گرههای اقتصادی خودمان و آنها را حل و نیازهای طرفین را برآورده کنیم.
کشور روسیه اعلام آمادگی جدی و اصرار دارد که با ما در فضای اقتصادی و دیگر فضاها کار کند، چین هم این آمادگی را دارد اما شرطش این است که قبلهنمای برخی مدیران از سمت کاخ سفید به سمت منافع مردم چرخش کند.
آیا در شرایط تحریم میتوان اقتصاد را رونق داد؟
اگر چه تحریم موجب میشود نتوانیم کالاهایمان را بفروشیم و کالاهای مورد نیاز را بخریم، اما میتوانیم با استفاده از بازارهای مطمئن کشورهای همسایه ارتباطهای اقتصادیمان را گسترش دهیم، همچنانی که تاکنون توانستهایم با استفاده از این ظرفیت بسیاری از ضررهای تحریم را کاهش دهیم.
تعامل سازنده با کشورهای همسایه و استفاده از این پتانسیل برای خنثی کردن نقشه دشمن به نگاه مدیران بستگی دارد، بنابراین آنان باید به عقب برگشته و ببینند که سالهای قبل چطور از معابر سخت عبور کردیم.
به عبارت بهتر اینگونه نیست که شیوههای پیشنهادی کارشناسان در دولتهای قبل لزومأ باید با آن دولتها دفن شود، بنابراین بهتر است که دولت مروری به شیوههای کاربردی گذشته داشته و آنها را نادیده نگیرد.
گفتوگو از مژگان شمس
منبع:فارس
دیدگاهتان را بنویسید