به گزارش نیساخبر به نقل از فارس، سال ۱۳۶۶ در دیار مفرغ و بلوط این زادگاه شیر زنان و دلیرمردان دیده به جهان گشود.
خودش میگوید از کودکی عاشق موسیقی بوده و این عشق را از شنیدن مدام موسیقیهای محلی که خانواده از طرفداران پروپاقرص آن بوده و هستند، به یادگار گرفته است.
به هویتش افتخار میکند اما زمانی دست از پا نمیشناسد که اثری را در عرصههای بین المللی به نام دیارش ثبت میکند و مردمان بسیاری را با فرهنگ سرزمینش نام آشنا میسازد.
احسان عبدیپور سرنا نواز نامی این روزهای نه لرستان بلکه ایران و جهان طی چند سال اخیر توانسته با آثار غنی و گوشنواز خود افتخارآفرینی کند برای مردمان نجیب سرزمینش لرستان و البته برای ایران همیشه سربلند.
با این هنرمند لرستانی لحظاتی صمیمی را به گفتوگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر میخوانید:
بیوگرافی مختصری از خودتان برای مخاطبین بگویید؟
احسان عبدیپور متولد دیماه ۱۳۶۶ در شهر زیبا و هنرمندپرور خرمآباد، فرزند آخر خانوادهام، پدر و مادرم هر دو فرهنگی بودند و الان بازنشسته شدند و تا قبل من سابقه هنری تو خانوادهمون نداشتیم.
از چه زمانی به موسیقی علاقهمند شدید؟
خانوادهام موسیقی محلی زیاد گوش میدادند، تقریبا میتوان گفت از همان زمان بچگی وقتی هم سن و سالهایم دغدغه موسیقی نداشتند من به واسطه خانوادهام ساعات زیادی و به گوش دادن موسیقی میگذراندم.
ده ساله که شدم به آموزشگاه پیش استاد مرحوم مهدی موسوی رفتم و چند جلسهای از روی کتاب نی زدم، اما حقیقتش را بخواهید در آن برهه زمانی بیشتر دنبال یاد گرفتن سازهای محلی مثل سرنا و کمانچه بودم لذا دیگر کلاس نی نرفته و آن را ادامه ندادم.
فضای هنری زمان کودکیتان و خصوصا سلیقه مردم در زمینه موسیقی را به یاد دارید؟
بله، به خوبی به یاد دارم، مردم اصلا نگاه خوبی به موسیقی محلی نداشتند، فوقش یه نوازنده میآوردند در عروسیها آن هم فقط برای سرگرمی، اینکه لذتی و یا درکی باشد خیر.
تحصیلات شما به حرفه موسیقی مربوط است؟
بله، مدرک کارشناسی موسیقی دارم، البته باید بگم هنرستان رشته فنی خواندهام، بعد که برای شرکت در دانشگاه به دلیل اینکه دیپلمی که گرفته بودم با موسیقی مرتبط نبود رفتم تهران و دیپلم موسیقی گرفتم.
نهایتا سال ۸۸ وارد دانشگاه هنر شدم و رشته موسیقی را ادامه دادم.
چطور شد که از بین سازهای موسیقی محلی سرنا رو انتخاب کردین؟
در دوران بچگی کمانچه میزدم اما همیشه علاقه خاصی به سرنا داشتم و چون امکانات خیلی زیادی نبود با فلوت تمرین میکردم، یاد دارم اولینبار اردیبهشت سال ۱۳۷۴ بود که سرنا دست گرفتم و شروع کردم به نوازندگی.
نظر خانوادهتون چی بود؟ دوست داشتن وارد فضای موسیقی بشین؟
همانطور که گفتم دید جامعه نسبت به نوازندگی خصوصا سرنا در آن مقطع زمانی خوب نبود، ضمن اینکه خانوادهام دوست داشتند منم هم چون خواهر و برادرانم درس و تحصیل را ادامه داده و سر کار دولتی بروم، اگرچه فشار زیاد بود اما من تصمیم خود را گرفتم و پای آن ایستادم.
فضای موسیقی سنتی و چطور میبینین؟ به نظرتون حق این بخش از موسیقی به خوبی ادا شده؟
متاسفانه باید گفت درک مردم از موسیقی سنتی درکی سطحی و گذراست چراکه سرانه مطالعه پاییناست، امروزه بیشتر سنتیکارها اشعار شاعران بزرگی چون مولانا را بازخوانی میکنند اما چون مردم خیلی دنبال درک عمیق این ابیات نرفتهاند موسیقی سنتی برای آنها ثقیل است.
از طرف دیگر رویکرد فعلی صداوسیما حمایت از موسیقی پاپ است و این رویکرد را به خوبی در تیتراژهای سریالها میتوان دید.
فکر نمیکنید ذائقه مردم ایجاب میکند که دولت از موسیقی پاپ بیشتر حمایت کند؟
خیر، ذائقه مردم دست نوازنده است، چطور گروه رستاک یکبار موسیقی محلی بارو بارو را برا مردم خواند و الان در کل کشور با شعر و موسیقیاش ارتباط برقرار شده است و زمزمهاش میکند، بهنظرم چون ترانه بارو بارو رسانهای شد این حجم از استقبال را شاهد بودیم.
یا مثلا موسیقی سریال پایتخت را بارها گوش دادهایم که مجموعهای از موسیقی نواحی مختلف ایران است، میبینیم که میلیونها نفر از مردم ایران از آن لذت بردند.
واقعیت این است که اگر دولت همانقدر که از موسیقی پاپ حمایت میکرد این حمایت و از موسیقی سنتی داشت الان طرفداران موسیقی سنتی بیشتر از این میبود.
موسیقی سنتی ریشه در فرهنگ یک ملت دارد و نمایانگر تفکرات و آداب و رسوم یک قوم و قبیله است اما حق این بخش از موسیقی نه در کشور و نه در لرستان ادا نشده است.
موسیقی که این روزها به جامعه معرفی میشود را چطور میبینید؟؟
اکثر موسیقیهایی که از صداوسیمای مرکز لرستان پخش میشود همه درجه چهارمی هستند، با وجود اینکه استان کم هنرمند در این زمینه ندارد اما متاسفانه شاهدیم که به موسیقی ارزشمند محلی بها داده نمیشود.
مگر نه اینکه یکی از ابزارهای انتقال فرهنگ، موسیقی است، پس چرا عملا در استان به آن توجه نمیشود، چرا موسیقی استانهای همجوار همچون کردستان دارد به سطح کشور و جهان معرفی میشود اما در لرستان به دلیل کوتاهی برخی مدیران این اتفاق برای موسیقی محلی نمیافتد.
شما به عنوان یه هنرمند چقدر تلاش کردید که لرستان و موسیقی محلیاش و به مردم معرفی شود؟
همیشه سعی کردم چه با نحوه پوششم و چه با کیفیت سازم بخشی از فرهنگ دیارم را به مردم مختلف ایران و جهان معرفی کنم، در اغلب اجراها خصوصا اجراهای موسیقی نواحی با لباس محلی لری حضور دارم و سعی میکنم باکیفیتترین موسیقی خود را ارائه دهم.
از آنجا که دغدغه انتقال فرهنگ را دارم در حال حاضر در آموزشگاهم به آموزش سازهای محلی میپردازم و برخی از شاگردانم در سطح کشور و در جشنوارههای ملی مطرح هستند.
وضعیت معیشتی هنرمندان را چطور میبینید؟
بسته به سطح کار و شهرت هنرمند درآمد متفاوت است، هنرمندی که ناشناخته بماند طبیعتا وضعیت معیشتی خوبی هم ندارد، البته باندبازی در موسیقی موج میزند و برخیها سوگولی صداوسیما هستند و اکثر اجراها به آنها سپرده میشود و طبیعتا درآمد آنها هم بالاتر است.
هیچ حمایت مالی از سوی ارشاد، صداوسیما و حتی حوزه هنری استان از هنرمند موسیقی نمیشود،و من تا این لحظه حتی یک ریال بودجه دولتی بابت موسیقی از ارشاد دریافت نکردم، هیچ حمایتی از آلبومها نشده و تماما هزینه شخصی هنرمند بوده است.
نظر کلی شما در مورد لرستان؟
لرستان اگرچه جغرافیایی از فرهنگ با قومیتهای مختلف است اما زمانیکه پای ثبت افتخار به میان میآید نام لرستان بالا میرود.
همیشه به هویت لر بودنم افتخار کردم و دغدغه ترویج فرهنگ غنی خود را دارم، همواره سعی کردم با کارم و معرفی آن به جهان برای دیار و کشورم افتخارآفرینی کنم.
آرزوی هنری شما برای موسیقی محلی چیست؟
خیلی آرزوها برای موسیقی لرستان دارم اما نهایت آرزوم این است که حق موسیقی استان به اندازه ظرفیتی که دارد ادا و به جهان معرفی شود.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید