هر کشور پیشرفته ای برای ثبات حرکتی خود و متعالی ساختن جامعه اش در تمام امور و مسائل کشوری سعی در آینده نگری دارد.
که همان شکوفا ساختن استعدادهای جامعه و بهره وری از پتانسیل های نهفته در آنست.
یکی از مهمترین و اصولی ترین این پتانسیل ها بکار گیری نیروهای جوان و مستعد جامعه است که میتواند متضمن پیشرفت جامعه و کشور در کلیه امور و مسائل چه در سطوح داخلی و چه بین المللی باشد.
استفاده از جوانان و بها دادن به این خیل عظیم پتانسیل مستعد موجود در جامعه از تاکیدات مقام معظم رهبری در همه زمینه هاست که باید بدان عمل شود.
اما امروزه متاسفانه در سطح شهر شاهد وجود مسائلی و مواردی هستیم که دیدن آنها برای عموم جامعه بخصوص پدران و مادران عزیز بسیار غم انگیز و ناراحت کننده است.
امروزه شاهد وجود اماکنی در سطح شهر هستیم که بجز ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی هیچگونه بهره ای از آن نمیتوان یافت.
امروزه بواسطه وجود این اماکن شاهد پر پر شدن برخی از جوانان شهر هستیم که اگر زودتر جلوی رشد و گسترش آن گرفته نشود مانند توموری سرطانی وخیم پراکنده و همه جامعه را تحت شعاع خود قرار میدهد.
بله امروزه شاهد وجود و گسترش قهوه خانه های بظاهر سنتی که کار اصلیشان عرضه قلیان و دیگر دخانیات و بعضا بواسطه آن مواد مخدر است که نه در کمین بلکه بصورت عیان و آشکارا مردم و جوانان این شهرستان تهدید و بدام انداخته است.
امروزه قلیان کشیدن برای عموم مردم بخصوص نوجوانان و جوانان اعم از دختر و پسر یک امر عادیست که روز به روز هم در حال گسترش است.
امروزه اوقات بیکاری جوانان و نوجوانان در قهوه خانه ها میگذرد و تمام استعداد و پتانسیل شان یا بر سر قلیان ها و یا نوک انگشتانشان دود میشود.
به واقع علت وجود و ازدیاد این اماکن چیست؟
چرا مغازه های فروشنده دخانیات روز به روز بیشتر میشود با تبلیغات گسترده و تنوع مختلف؟
چرا مسئولین در جلوگیری و بستن این اماکن خانمان سوز حرکتی از خود نشان نمیدهند؟
آیا درمان بهتر از پیشگیریست یا هزینه اش کمتر است؟
چرا مادران و پدران زحمت کش که با هزار و یک امید و تحمل شرایط سخت زندگی فرزندان خودرا بزرگ میکنند به امید شکوفا شدن انها ولی متاسفانه آنها را در دامان قهوه خانه پیدا میکنند؟
به واقع چرا؟
آیا امید جوانان ما از جامعه و مسیولین کم رنگ شده است که آنرا در دل قهوه خانه ها و دخانیات جستجو میکند؟
چرا باید هر روز شاهد پر پر شدن جوانان و این خیل عظیم استعداد و پتانسل جامعه باشیم؟
چه بسیار جوانان نخبه ای که روزی آینده ساز کشور نامیده می شدند. اما با ورود به این اماکن امروز دیگر آنهارا نمی بینبم یا سربار جامعه میبینیم.
اینها و بسیار سوالاتی دیگر که باید مسئولین جواب آنهارا بدهند.
حال که مسئولین در ایجاد اشتغال و ازدواج جوانان ناکام مانده اند حداقل حافظ سلامت آنها باشند.
حال که آموزش و پروش و تربیت بدنی را خلاف قانون اساسی مشمول پرداخت هزینه های سرسام آور کرده اند.
لااقل بستر و بساط نابودی آنها جمع آوری کنند.
پس حق و حقوق شهروندی که از آن دم میزنند چیست؟
آیا ایجاد امنیت جانی و روانی جز حقوق و مطالبات شهروندی نیست؟
همه دستگاهای مسئول و زیر مجموعه آنها باید بدانند که مردم نسبت به آنها دارای حقوقی هستند که باید از سوی دولت برآورده شود.
جوانان ما شایسته و سزاوار این نیستند که در ته قهوه خانه ها در حال دود هوا کردن باشند.
پس بیاییم جوانان را دریابیم چون لطمه دیدن آنها یعنی لطمه دیدن خانواده ها و بطبع آن جامعه است.
این کوچکترین حق و حقوق اجتماعی است که یک شهروند ایرانی از دولت دارد.
نویسنده:س-ح
دیدگاهتان را بنویسید