تشکیل شوراهای شهر، باهدف نظارت مردم بر عملکرد شهرداریها در خصوص چگونگی هزینه کرد مالیاتها و درامدهای شهری و مدیریت درست و اولویتبندی منطقی مسائل و مشکلات شهر صورت میپذیرد.
بااینوجود، امروز شاهد مسائل و موضوعاتی در شهرداری هستیم که جای هر شهروند الشتری را به ابراز تاسف وامیدارد.یکی از تاسفبارترین موضوعات در شهرداری الشتر، حراج اموال عمومی شهر است، که توسط اعضای کمتجربه شورای شهر وشهرداری که ظاهرا چندان هم بیتجربه و خام نیست اتفاق میافتد.
البته این موضوع امری تکراری است و دردوره های دیگر شورای شهر الشتر و مدیریت شهردارهای قبلی نیز تکرار میشد، اما در این دوره نکته تعجب برانگیز در این است که اعضای محترم شورا قبل از انتخابات مدام شعار ساماندهی مدیریت مالی شهرداری و جلوگیری از حراج اموال عمومی شهر را سرمیدادند.
البته در شهری که عموم درامدهای مالیاتی آن توسط اعضای شورا و البته به واسطه روابط دوستی و فامیلی بخشوده میشود! چاره ای نیز جز حراج اموال شهرداری و فضاهای عمومی شهر برای دخل و خرج شهرداری نمیماند، بااین حال، یادمان هست که قرار بود اوضاع مالی شهرداری با طرح های خلاقانه نیروی جوان، بهسامان شده و اوضاع بهگونهای دیگر رقم بخورد!
نکته تاسف بار دیگر این است که شهرداری الشتر برای اولین بار در طول دوران تشکیل شوراهای شهر، به کانون فعالیت و رقابت سیاسی احزاب و افراد خاص تبدیل شده و انتخاب و عزل شهردار به صورت موضوعی کاملا سیاسی و حزبی درآمده است.
و البته دست های پشت پرده و افراد با نفوذ و سیاسی سعی کردند آنها را به سمت خود ببرند و برنامههای از پیش تعیینشده خودرا در شهرداری و به واسطه اعضای شورای شهر اجرا کنند. تا آنجا که حتی مدتی شایعه شده بود که قرار است از استان هرمزگان!!!! فردی وابسته به فردی خاص! به شهرداری الشتر انتخاب شود، شاید چرخه قدرت و اقتدار آن فرد خاص در الشتر به سرعت حداکثری برسد!
به هرحال طنز سیاسی اجتماعی که در شهرداری در حال وقوع است، ازجمله ماجراهای تعیین شهردار و اتفاقات درون جلسه تعین شهردار که توسط اطرافیان و اعضای شورا به عنوان شرح قهرمانیهای اعضا درز میکرد و داستان دونکیشوت را یاداور میشد، تا بهکارگیری دوروبریهای اعضای شورا در شهرداری، آنهم درحالیکه شهرداری در پرداخت حقوق معوق کارکنان خود طی سال گذشته درمانده شده! تا برکناری ناکام شهردار و فروش زمین پارک بانوان که این اواخر صورت گرفته است دهان همه را باز گذاشته.
به نظر میرسدکه شورایمحترم شهر و شهردار خوش نام الشتر اولویت بندیها را فراموش کردهاند و به جای رسیدگی به کارگران بینوای شهرداری که ۱۷ ماه حقوق خود را از شهرداری طلب دارند، به تحقق منویات هواداران انتخاباتی خود و و استخدام دو روزه آنها بیشتر توجه دارند.
البته این حوادثرا میتوان به نوعی زمینهچینی برای ایجاد یک بههم ریختگی انتخاباتی در انتخابات بعدی مجلس شورای اسلامی و تبدیل شهرداری به کانون رقابتهای انتخاباتی در مجلس شورای اسلامی آتی ارزیابی کرد.
اینجا دیگر جای سکوت نیست که کسی که دوماه است مشغول کار شده است مساعده بگیرد و کارگری ۱۷ ماه حقوق طلب داشته باشد.
با این حال لازم است به عنوان فردی که می تواند صدای مردم شهر و کارگران شهرداری الشتر در تریبونهای محلی باشد یاداور شوم که شهرداری قبل از هرچیز باید نماد خدمت صادقانه و بی پیرایه به مردم باشد.
یک عضو شورای شهر و یک شهردار باید در همان ابتدای داوطلب شدن برای این مسئولیت خطیر، خود را در جامه نارنجی رفتگر و در جامه سبز پارکبان شهرداری دیده و نگاهش به فرصت شهردار و عضو شورایشهر شدن، نگاه فرصت خدمت گذاری باشد و نه فرصت لقبه گیری و سکوی پرش سیاسی.
درد مردم و مشکلات شهر، خادم میخواهد و نه افرادی که با تملق این و آن باد به غبغبشان بیافتد و هدف و راه اصلی خود را فراموش کنند.
نویسنده: دلسوز الشتر
دیدگاهتان را بنویسید